09153007849
ایران مشهد
هنر نقاشی در واقع به تصویر درآوردن ذهنیت یا واقعه ای اتفاق اتفاده بر روی سطحی قابل ترسیم است.می توان اینگونه گفت که هنر نقاشی استفاده از رنگ ها بر روی سطوح برای شخصیت بخشیدن به سطحی خام می باشد. نقاشی هنری قدرتمند است و نقاشان به واسطه قدرت این هنر توانسته اند در طول زندگی بشر مفاهیم بسیاری را به انسان ها آموزش دهند.
Danial Noorani
13 مهر 1403
187 بازدید
0 دیدگاه
نقاشی بیان تصویری مفاهیم و واقعیات زندگی است. شاید شما تصور کنید نقاشی تنها به وسیله قلمو و مداد یا آبرنگ امکان پذیر است اما باید بگوییم این تصور اساس درست نیست در واقع هنر نقاشی هنری بی نظیر و نامحدود است شما برای خلق یک آثار هنری نقاشی می توانید از دست ، قلمو ، چوب ، چاقو و هر آنچه که می خواهید برای خلق تصویر مورد نظر استفاده نمایید. با این توضیحات می توان پی برد که نقاشی چیست و چگونه بر روی ما تاثیر می گذارد.
هنر نقاشی دارای تاریخچه قوی و بسیار پرباری می باشد. در واقع این هنر از زمان های نخستین و با اشکالی که بر روی غارها کشیده می شد و یا بر روی آثار باستانی دیده می شد ،تعریف شده است. هنر نقاشی در واقع نوعی زبان در آن دوران ها محسوب می شد و انسانها با استفاده از آن با یکدیگر صحبت می کردند. در واقع نقاشی که در زمان باستان کشیده می شد به آن نقاشی تاریخی می گویند. نقاشی تاریخی، لحظه ای را که در آن زمان گذرانه شده به تصویر می کشد و صرفا مختص به موضوعی خاص نیستند و اغلب شامل تعداد زیادی از تصاویر و چهره ها می باشد. نقاشی های تاریخی به طور سنتی به عنوان عالی ترین شکل نقاشی غربی مورد توجه قرار گرفته و معتبرترین مکان را در نگه داری، به آنها اختصاص داده اند که اغلب در موزهای معروفی، از آنها به عنوان یک اثر تاریخی نگه داری می شود. همین امر از نقاشی هنری تصویری ساخت که دارای زبان مخصوص به خود است. در سراسر فرهنگ ها و تاریخ بشر هنر نقاشی مانند رودخانه ای در حال جریان است و با توجه به خلاقیتی که در این هنر وجود دارد، هیچگاه تکراری و خسته کننده نمی شود. در واقع در طول سالیان عوامل بسیاری در تاریخ نقاشی تاثیر گذاشته است که می توان به جغرافیا، دین، خصوصیات ملی، وقایع تاریخی، تولید مواد جدید و موارد دیگر اشاره کرد. همین عوامل باعث ایجاد سبک های متفاوت در هنر نقاشی شده است. با این وجود مهم نیست که این نقاشی ها در چه قرن ایجاد شده اند و امروز در چه سده ای زندگی می کنیم ، ما نمی توانیم این واقعیت را انکار کنیم که اینها گنج های با ارزشی هستند. این نقاشی ها الهام بخش هنر مدرن بوده و به عنوان انگیزه ای برای هنرمندان در همه جا ارائه شده است. وقتی به یک بوم با رنگهای روشن و پراکنده نگاه می کنید ، فقط باید به تاریخچه ای که در طی قرن ها هنر ایجاد شده است فکر کنید.
نقاشی یکی از نخستین هنرهایی است که پیش از پیدایش خط، انسانها برای ثبت وقایع یا حتی ارتباط با یک دیگر استفاده میکردند. نکته جالب در زمینه نقاشی این است که نخستین نقاشیها به دست بشر بر روی دیوار غارها کشیده شده است که به آنها هنر سنگی نیز گفته میشود. این نقاشیها توسط افراد کوچ نشین بر روی دیوار غارها کشده میشده است. نقاشیها یافت شده به دست باستان شناسان نشان میدهدکه این نقاشیها به طور معمول با سه رنگ کشده میشدهاند و همین طور سعی میشده است که تا جای ممکن به واقعیت نزدیک باشند. در یکی از قدیمیترین این نقاشیها که در غار آلتامیرا اسپانیا یافت شده است، حیوانی بنام بیسون (Bison) بر دیوار کشیده شده است که از نیاکان گاوهای امروزی به حساب میآید. پس از پیشرفتهای انسان طی قرون متمادی نه تنها حضور هنر نقاشی کمرنگتر نشد بلکه جلوه مهمترین در جوامع پیدا کرد و نقاشیها هم با تغییر و تحولات اجتماعی تغییر کردند و فرمهای مختلفی را به خود گرفتند. به عنوان مثال نقاشی در عصر قرون وسطی به کلیسا راه پیدا کرد و آثار درخشانی چون آفرینش انسان خلق شد و نقاشان بسیاری چون داوینچی با نقاشیهای شگفت انگیز خود همگان را متحیر میکردند. البته تعییر و تحولات در دنیای هنر نقاشی در تاریخچه نقاشی از چند جهت قابل بررسی است. با گذشت زمان ابزارهای نقاشی هم توسعه یافتند و به نقاشان برای ایجاد رنگها و بافتهای جدیدتر کمک کردند هم همزمان با تحولات اجتماعی سبک های نقاشی جدید به وجود آمدند که در ادامه به آنها بیشتر خواهیم پرداخت.
در این قسمت سعی داریم سبک های نقاشی را به شما معرفی کنیم. نقاشیها در یک تقسیم بندی بزرگتر به نقاشیهای شرقی و نقاشیهای غربی تقسیم میشود و مطابق با این تقسیم بندی سبک های نقاشی تعریف و مشخص میشوند. در این بخش سعی داریم به سبک های نقاشی معروف در نقاشی غربی بپردازیم.
یکی از نکاتی که باید در شناخت سبک های نقاشی در نظر داشته باشیم، این است که تعریف مشخص و قاطع از آنها کار بسیار سختی است. سبک مدرنیسم هم در این الگو صدق میکند و هر تعریفی که از آن ارائه کنیم باز ممکن است که نمونههای نقضی برای آن پیدا شود اما به هر حال منتقدان ادبی مجبور هستند که خود را به تعریفی راضی کنند. طبق نظر منتقدان ادبی سبک مدرنیسم در بین سالهای 1860 و 1970 در نظر گرفته میشود. اگر بخواهیم خیلی ساده مدرنیسم را تعریف کنیم، مدرنیسم جدایی از شیوههای سنتی نقاشی است. در این مکتب هنرمندان دیگر حاضر نیستند خود را به قیود نقاشی سنتی محدود کنند و هیچ محدودیتی را برای خود قائل نیستند.
امپرسیونیسم جنبشی هنری است که در اواخر قرن نوزدهم در پاریس شکل گرفت. امپرسیونیسم در ابتدا مورد توجه بسیاری از منتقدان هنری قرار گرفت. از ویژگیهای سبک امپرسیونیسم میتوان به ضربات قلمو نازک، موضوعات معمول و عادی و زاویههای غیر معمول برای نقاشی اشاره کرد. نقاشی از مناظر طبیعی یا حتی خیابان از مهمترین مضامین نقاشیهای امپرسیونیستی است.
اگر به نقاشیهای امپرسیونیستی دقت کنید، متوجه خواهید شد که نقاشان این سبک به ندرت از رنگ سیاه در نقاشیهای خود استفاده میکنند و به جای استفاده از رنگهای تیره از رنگهای ترکیب شده استفاده میکنند. همین طور هنرمندان این سبک تلاش میکردهاند که تمام اشیای تابلو رنگ و انعکاس مناسبی داشته باشند تا نقاشی بتواند تا حد ممکن نور طبیعی را بازنمایی کند.
از دیگر سبک های نقاشی مهم و تاثیرگذار میتوان به سبک انتزاعی اشاره کرد. هر هنری که هر چیزی را نشان دهد، بدون آن که آن را در فرمهای واقعی بگنجاند به سبک انتزاعی تعلق دارد. در نقاشیهای انتزاعی شما هیچ گاه نمیتوانید انسان یا حیوان یا هر شیء واقعی دیگری را پیدا کنید. در این سبک از نقاشی هر شیء به صورت شکل یا رنگ به نمایش در میآید و به همین دلیل هم گاهی یک تصویر بسیار ساده میتواند شگفتی بسیاری را برای منتقدان هنری به ارمغان بیاورد. هنرمندان سبک انتزاعی سوژههای نقاشی خود را به شکل اغراق شدهای ساده یا کوچک میکنند. رنگهای بوم در این سبک از نقاشی نشان دهنده احساسات و نمادهای مختلف است. در نقاشیهای انتزاعی قرن 21 هر اتفاقی بر روی بوم رخ میدهد و خیلی به سختی میتوان جهتی برای آن تعیین کرد اما در هر صورت نتایج به دست آمده از نقاشیهای این سبک بسیار متنوع و از نظر زیباشناختی نیز تاثیر گذار است.
سبک انتزاعی که در بخش قبلی از آن سخن گفتیم، به انواع مختلفی تقسیم میشود که یکی از مهمترین آنها اکپرسیونیسم است. این سبک از نقاشی ارتباط تنگاتنگی با عواطف و احساسات بشری دارد. هدف اصلی نقاشیهای سبک اکپرسیونیسم این است که عواطف هنرمند را نشان دهد یا عواطف ببینده را برانگیزد. جکسون پولاک یکی از مشهورترین نقاشان سبک اکسپرسیونیسم است. پولاک در بیشتر نقاشیهای خود از قلمو استفاده نمیکرده است و رنگ را بر روی بوم میریخته است. او از این روش با عنوان حرکت طبیعی رنگ یاد میکرده است.
کوبیسم یکی از معروفترین سبک های نقاشی است. هنرمند مشهور پل سزان (Paul cezanne) در جایی گفته است که همه چیز در طبیعت از کره، مخروط و استوانه شکل میگیرد. میتوان گفت که این جمله اساس مکتب کوبیسم است. در نقاشیهای کوبیسم اشکال هندسی نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند و نقاشی نهایی در این سبک ترکیبی از شکل جسم و اشکال هندسی است. امروزه کوبیسم به عنوان سبکی از نقاشی انتزاعی شناخته میشود اما کوبیسم قبل از رواج نقاشی انتزاعی حضور پر رنگی در دنیای هنر و نقاشی داست. هنرمندان بزرگی چون پیکاسو، براک و گریس از هنرمندان شاخص مکتب کوبیسم بودهاند.
رد پای نقاشی انتزاعی را میتوان در سبک نقاشی سوررئالیستی هم دید. سبک سوررئالیسم از اوایل قرن 20 آغاز شد که نه تنها نقاشی بلکه در زمینههای دیگری هنری را نیز تحت تاثیر قرار داد. البته نمیتوان تاثیر شگرف سوررئالیسم را در دنیای نقاشی نادیده گرفت. نقاشیهای سوررئالیستی با تصاویر رویاگونه میتوانند شما را غافلگیر کنند. غافلگیر کردن بیینده هنوز یکی از ویژگیهای مهم نقاشی سوررئالیستی است.
18 مهر 1403